دسته‌بندی نشده

کارایی روان کننده های بتن در سیمان پرتلند دوتایی و سه تایی

یوری آندرس ویلاگران زاکاردی

آزمایشگاه آموزشی چند رشته ای برای تحقیقات فناوری، آرژانتین شورای ملی تحقیقات علمی و فنی، آرژانتین خوان پابلو پرالتا آزمایشگاه آموزشی چند رشته ای برای تحقیقات فناوری، آرژانتین شورای ملی تحقیقات علمی و فنی، آرژانتین

کارایی سیستم های افزودنی سیمان در ملات با سیمان پرتلند دوتایی و سه تایی DYNA، جلد. 85، شماره 204، صص. 134-142، 2018

دانشگاه ملی کلمبیا

دریافت: 19 جولای 2017

سند اصلاح شده دریافت: 30 اکتبر 2017

پذیرش: 11 دسامبر 2017

DOI: https://doi.org/10.15446/dyna.v85n204.66468

 

خلاصه:

بتن ریزی با کارایی بالا مزایایی مانند سهولت بیشتر در بتن ریزی کاهش مقاطع، بهبود در پرداخت، دوام و مقاومت بیشتر در مقایسه با بتن های معمولی ارائه می دهد. برای طراحی چنین بتن هایی، انجام مطالعات در خمیرها یا ملات ها برای ارزیابی سازگاری مواد افزودنی کاهنده آب توصیه می شود. ارزیابی مذکور مستلزم تأیید ویژگی‌های حالت تازه و تکامل آن در طول زمان است. هدف از این مطالعه بررسی رفتار سیستم های مختلف افزودنی کاهنده آب سیمان در ملات های ساخته شده با سیمان های دوتایی و سه تایی مختلف و ارتباط آنها با خواص حالت سخت شده است. جریان پذیری در حالت تازه، چگالی، جذب و مقاومت فشاری در حالت سخت شده مورد ارزیابی قرار گرفت. از نتایج به‌دست‌آمده به نظر می‌رسد که تأثیر فوق روان‌کننده‌ها به حالت تازه محدود نمی‌شود، همچنین تأثیری بر توسعه درجه هیدراتاسیون و فشردگی دارد.

  1. معرفی

استفاده از افزودنی های کاهنده آب برد بالا از دهه 1970 به یک روش معمول تبدیل شده است. این نوع افزودنی‌ها امکان کاهش نسبت آب به مواد سیمانی (W/C) مخلوط‌ها را فراهم می‌آورند که منجر به قوی‌تر شدن بتن‌ها بدون تأثیر بر کارایی می‌شود. اما کاهش دهنده های آب نیز می توانند برای افزایش سیالیت مخلوط ها استفاده شوند که به ندرت بر استحکام تأثیر می گذارد (W/C). این امکان پیدایش و کاربرد مخلوط های خود متراکم را فراهم کرده است.

افزودنی‌های کاهنده آب، پلیمرهایی با وزن مولکولی بسیار بالا هستند که وقتی در سطح ذرات سیمان جذب می‌شوند، عمل می‌کنند و باعث پراکندگی ذرات می‌شوند و مقدار آب مورد نیاز برای یک سطح قوام معین را کاهش می‌دهند. انواع مختلفی از فوق روان کننده (SPs) با قدرت سیال شدن و مکانیسم های عمل متفاوت در سیستم سیمانی وجود دارد. با توجه به ترکیب آنها، آنها می توانند بر اساس میعانات ملامین فرمالدئید سولفونه، میعانات نفتالین فرمالدئید سولفونه، لیگنوسولفونات های اصلاح شده (MLS) یا پلیمرهای اکریلیک باشند. سه نوع اول فوق روان‌کننده‌ها با عمل الکترواستاتیکی پراکنده می‌شوند، در حالی که نوع آخر عمدتاً با عمل فضایی، عموماً با افزایش قدرت سیال شدن، پراکنده می‌شوند.

در تماس با آب، ذرات سیمان تعداد زیادی یون آزاد می کنند که از سطح خود رقیق می شوند. به دلیل تمایل زیاد بین آب و سیمان، ذرات سیمان تمایل به تشکیل لخته هایی دارند که از پراکندگی ذرات جلوگیری کرده و آب را در ساختار خود حفظ می کنند. آب باقی مانده به شکل ناکارآمدی به هیدراتاسیون سیمان و توسعه استحکام کمک می کند. از این نظر، SPها نیروهای دافعه ای در بین ذرات سیمان ایجاد می کنند که از لخته شدن جلوگیری می کند و تحرک را افزایش می دهد. مطالعات اخیر تأثیر انواع مختلف SP ها را بر هیدراتاسیون سیمان و تأثیر متناظر بر ریزساختار مواد سخت شده تأیید کرده است.

بازده SP به عنوان ظرفیت افزایش جریان یک مخلوط و ماندگاری آن در طول زمان تعریف می شود. این نه تنها به ترکیبات فوق روان کننده و سیمان بستگی دارد، بلکه به نحوه اختلاط آنها (ظرفیت اختلاط، نحوه ادغام، زمان اختلاط) نیز بستگی دارد.

ویژگی های سیمان، مانند ظرفیت، ترکیب (محتوای C3A، سولفات کلسیم، و قلیاها)، و انواع مواد افزودنی معدنی موجود، عوامل کلیدی برای تعامل با SP هستند. علاوه بر این، ویژگی های مهم SP شامل وزن مولکولی و توزیع، طول زنجیره پلیمری و در مورد مواد افزودنی مبتنی بر نفتالین، ماهیت ضد یون موجود در آنها است.

ظرفیت مواد افزودنی، به دلیل مقادیر پتانسیل زتا مثبت آن، نسبت به فازهای C3S و C2S. در حضور گچ، مواد افزودنی و سولفات ها برای جذب روی C3A با یک واکنش مطلوب تر با سولفات ها رقابت می کنند. بنابراین، مقدار بیشتری از افزودنی در فاز آبی برای اعمال اثر روان بر خمیر در دسترس باقی می‌ماند. از این نظر، مقدار سولفات در محلول هم به نسبت w/cm و هم به دما بستگی دارد. بنابراین، تأثیر غیرمستقیم مقدار آب بر راندمان افزودنی آشکار خواهد شد. این همچنین برای توضیح تفاوت در کارایی مواد افزودنی با انواع مختلف سیمان مفید است.

امروزه بازار سیمان تحت سلطه انواع سیمانی غیر از سیمان پرتلند معمولی (O) است. حتی O خود می تواند حاوی اجزای جزئی متفاوت از کلینکر یا تنظیم کننده تنظیم کننده باشد (تا 5% سرباره کوره بلند طبق IRAM 50000). برخی از رایج ترین سیمان های مخلوط سیمان پرتلند مخلوط (B) هستند، به عنوان مثال. با حداکثر 35٪ مواد افزودنی (شامل ترکیبی از پودر سنگ آهک، سرباره کوره بلند و پوزولان های طبیعی یا حداقل دو مورد از آنها) و سیمان پرتلند پوزولانی (P)، به عنوان مثال. دارای حداکثر 50 درصد پوزولان طبیعی

از نظر تأثیر سرباره، مشخص شده است که نیروهای بین ذره ای آن قوی تر از ذرات کلینکر پورتلند است. با این حال، کارایی SP روی سیمان با محتوای سرباره افزایش می‌یابد که عمدتاً به دلیل اثر پراکندگی بیشتر ذرات سرباره است. این راندمان بالاتر SP همچنین توسط کارایی بتن با نسبت جایگزینی با سرباره 15-20٪ تأیید شده است.

از طرف دیگر، افزودنی‌های معدنی حاوی C3A نیستند و بنابراین به عنوان رقیق‌کننده محتوای C3A کلینکر عمل می‌کنند و باعث جذب خالص کمتری در این فاز و تقاضای کمتری برای افزودنی برای یک قوام معین در مقایسه با سیمان غیر مخلوط می‌شوند. . با این حال، جذب قابل توجهی از مواد افزودنی مبتنی بر نفتالین و ملامین، و کوپلیمر وینیل روی سرباره گزارش شده است، که نشان می‌دهد کاهش تقاضای این افزودنی‌ها مستقیماً با نسبت جایگزینی کلینکر مرتبط نیست. علاوه بر این، مطالعات اخیر نشان داده است که نوع SP نقش مهمی در پایداری اترینگیت تشکیل شده در طول هیدراتاسیون دارد. این تمایل بسته به محتوای C3A سیمان تحت تأثیر گذر زمان سیمان قرار می گیرد. سپس، راندمان SP ها با سیمان های کهنه شده برای سیمان های مخلوط پایدارتر از OPC خواهد بود.

در مورد از دست دادن جریان پذیری در طول زمان، هیچ دلیلی وجود ندارد که ترکیب مواد افزودنی، مانند سرباره یا پوزولان های طبیعی، کارایی یک SP را تغییر دهد. با این حال، به منظور بازیابی سطح جریان پس از یک زمان اختلاط مشخص، در حالی که بتن‌های حاوی سرباره به دوزهای مجدد افزودنی مشابه بتن بدون مواد افزودنی نیاز دارند، گفته شده است که پوزولان‌های طبیعی ممکن است به دوز مجدد کمی بیشتر نیاز داشته باشند. پودر سنگ آهک به خودی خود هیدراتاسیون سیمان را تسریع می کند و در نتیجه می تواند سرعت از دست دادن جریان را تسریع کند. از سوی دیگر، سنگ آهک تا حدی با C3A ​​واکنش می دهد تا کربوآلومینات های جدید تشکیل دهد. این نیز به نوبه خود به کاهش میزان جذب ماده افزودنی و افزایش کارایی آن کمک می کند. تأثیر خالص نتیجه این خواهد بود که کدام یک از این دو اثر غالب تر است.

برای بهینه سازی SP / سیمان، حداکثر درصد SP مورد استفاده باید بر اساس نقطه اشباع برای سیستم آب – سیمان – مخلوط تعیین شود (پس از تعیین نسبت w / cm). این با استفاده از سطح جریان در خمیرها یا ملات ها ارزیابی می شود. اگر دوز SP از نقطه اشباع فراتر رود، برخی مسائل مانند تأخیر زمانی تنظیم، جداسازی یا افزایش ویسکوزیته مخلوط ممکن است رخ دهد که باعث تغییرات قابل توجه کمی در مقدار جریان می‌شود اما متعاقباً هزینه‌های بیشتری ایجاد می‌کند. با این حال، مطالعه سازگاری سیستم فقط در حالت تازه و عدم پیوند آن با خواص در حالت سخت شده معمول است، بدون توجه به این واقعیت که SP می تواند در هنگام استفاده در دوزهای پایین تر از نقطه اشباع بر رشد استحکام تأثیر بگذارد.

هدف از مطالعه حاضر بررسی کارایی سیستم های افزودنی کاهنده آب – سیمان در ملات های ساخته شده با سیمان های پرتلند دوتایی و سه تایی مختلف می باشد. خواص مختلف در حالت تازه و ارتباط آنها با برخی از خواص در حالت سخت شده نیز ارزیابی شده است. تجزیه و تحلیل از نقطه مهندسی انجام شده است.

مشاهده، در نظر گرفتن پارامترهایی که ممکن است بر دوز SP برای ثبات هدف تأثیر بگذارد.

  1. تجربی

2.1 مواد و مخلوط ها

چهار نوع سیمان پرتلند در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت: معمولی (از دو منشاء: O1 و O2)، مخلوط (B) (حاوی تقریباً 17٪ پودر سنگ آهک و 12٪ سرباره) و پوزولانی (P) (حاوی تقریباً 40٪). پوزولان طبیعی). جدول 1 خواص فیزیکی و مکانیکی و ترکیبات شیمیایی سیمان های مورد مطالعه را نشان می دهد. جدول 2 ترکیبات کانی شناسی بوگ بالقوه O1 و O2 را نشان می دهد.

خواص افزودنی های شیمیایی تحت ارزیابی، یک نرم کننده (M (و سه فوق روان کننده (S، D و V) در جدول 3 ارائه شده است. دو ماسه سیلیسی رودخانه ای (ریز و درشت) با مدول ریزش متفاوت انتخاب شدند (جدول 4)

برای مقاصد مقایسه ای، ملات غیرمخلوط مرجع برای چهار نوع سیمان تولید شد تا خواص در حالت سخت شده آنها ارزیابی شود. سپس کارایی فوق روان‌کننده‌ها در دوزهای مختلف و با نسبت‌های ثابت مخلوط‌های مرجع مورد ارزیابی قرار گرفت.

در این میان ملات هایی که بهترین عملکرد را در حالت تازه از خود نشان دادند، از جمله ترکیبی از فوق روان کننده و نرم کننده (M) تکرار شدند.

جدول 5 نسبت مخلوط برای ملات ها را نشان می دهد. نامگذاری مربوط به سیمان و نوع ماده افزودنی مورد استفاده است (فقط یک حرف برای ملات های مرجع، یعنی ملات های غیر مخلوط نشان داده شده است). مخلوط ملات بر اساس استاندارد ASTM C305 تهیه شد. دوز مواد افزودنی بر حسب درصد وزنی بر وزن سیمان بیان می شود.

جریان و قوام مخلوط های تازه به ترتیب با آزمایش جریان (شکل 1) و آزمایش اسلامپ (شکل 2) تعیین شد. برای ارزیابی دوره فعال SP ها، این آزمایشات بلافاصله پس از اختلاط و 30 دقیقه پس از تماس سیمان با آب انجام شد.

آزمایش جریان معمولاً برای انتخاب مواد، و نسبت خمیرها و ملات‌ها برای بتن‌های خود تراکم استفاده می‌شود [2، 21-24]، اما هنوز استاندارد نشده است. این روش با کمک مخروط فروستوم اعمال می شود. مخروط روی یک سطح صاف، هموار و غیر جاذب قرار می گیرد و با ملات مورد آزمایش پر می شود. سپس قالب بلند می شود و ملات آزادانه جریان می یابد. مقدار جریان میانگین دو اندازه گیری عمود بر قطر است (شکل 1).

ارزیابی سقوط با استفاده از یک مخروط کوچک آبرامز (شکل 2) انجام شد. این یک نسخه کوچک شده از مخروط استاندارد آبرامز است که مربوط به 1/8 حجم آن است. روش مورد استفاده از مقررات NCh 2257/3 [25] پیروی کرد.

برای ارزیابی در حالت سخت شده، نمونه های منشوری (4 سانتی متر در 4 سانتی متر در 16 سانتی متر) برای هر یک از مخلوط های ملات مورد مطالعه قالب گیری شدند. سپس آنها در زیر آب اشباع شده با آهک در دمای 2 ± 23 درجه سانتیگراد تا زمانی که آزمایش شدند، پخت شدند.

مقاومت فشاری در روزهای 7، 28 و 90 و همچنین چگالی و جذب آب در روز 28 مورد ارزیابی قرار گرفت. تعیین چگالی و جذب بر اساس ASTM C642 انجام شد و مقاومت فشاری بر اساس ASTM C349 تعیین شد.

3. نتایج و تجزیه و تحلیل

برای وضوح، نتایج در دو نمودار ارائه شده است: الف) ملات با SPs (S، V و D) و ب) ملات با نرم کننده و SPs (MV-MD).

3.1 وضعیت تازه

شکل 3 جریان را در رابطه با دوز افزودنی نشان می دهد. از مقایسه دو ملات با سیمان پرتلند معمولی (O1 و O2)، می توان مشاهده کرد که O1 سیالیت بالاتری نسبت به O2 نشان می دهد، در متناظر با C3A/ سولفات کلسیم کمتر (1.91 در مقابل 2.20 برای O1 و O2، به ترتیب محاسبه شده از O2). محتویات SO3 و C3A، جداول 1 و 2). بنابراین، مقدار جریان بالاتر برای O1 ممکن است به عنوان نتیجه مقدار بیشتری از افزودنی موجود برای پراکندگی فازهای C2S و C3S توضیح داده شود.

همچنین در شکل 3، افزودنی S عملکرد بهتری را با سیمان O1 و B نشان می دهد، در حالی که سازگاری با سایر انواع سیمان محدود است. این همچنین با این واقعیت مطابقت دارد که سایر انواع سیمان [Al2O3]/[SO3] بالاتری را نشان دادند (با این حال، اگرچه برای سیمان مخلوط تخمین محتوای C3A از معادله Bogue امکان پذیر نیست، تجزیه و تحلیل کیفی هنوز قابل اجرا است).

بنابراین محتمل ترین دلیل برای چنین سازگاری ترکیب شیمیایی است. علاوه بر این، برخی از افزودنی‌های کمکی آسیاب سیمان تأثیر مهمی بر سازگاری با SPها دارند، اما این فرضیه در این مطالعه تأیید نمی‌شود زیرا فقط سیمان‌های تجاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌اند و این اطلاعات توسط تولیدکنندگان ارائه نشده است.

از طرف دیگر، افزودنی V با سیمان P در مقایسه با مقادیر تعیین شده بلافاصله پس از اختلاط، مقادیر جریان بیشتری را برای دوره های 30 دقیقه ای نشان می دهد که سازگاری عالی با سیمان P را نشان می دهد.

هنگامی که ملات های ساخته شده با نرم کننده و SP تنها با ملات های ساخته شده با SP مقایسه می شوند، بهبود پارامترهای جریان برای ترکیبات P-MD (با توجه به P-D) قابل درک است (شکل 3). در مورد ترکیب P-MV، ناسازگاری بین مواد افزودنی مشاهده می شود، زیرا عملکرد ترکیبی کارایی کمتری نسبت به مجموعه P-V نشان می دهد. این به ریشه های مختلف ترکیبات آنها نسبت داده می شود (جدول 3).

شکل 4 نتایج اسلامپ را به عنوان تابعی از دوز افزودنی نشان می دهد. مشاهده می‌شود که برای ملات‌هایی با قوام پلاستیک، مانند P-D، P-S، O1-S، O2-MD و P-MV، مقادیر جریان با افزایش دز افزودنی افزایش می‌یابد. این سیالیت بیشتر ملات‌ها با 1 درصد افزودنی، در مقایسه با ملات‌هایی که دوز افزودنی پایین‌تری دارند، توسط نتایج آزمایش جریان آشکار نشد (شکل 3). این به دلیل طیف متفاوت حساسیت هر دو روش است. برای سری P-S، کاهش قابل توجهی در مقادیر اسلامپ در 30 دقیقه مشاهده می‌شود که با افزایش دوز افزودنی نیز افزایش می‌یابد.

شکل 5 کاهش نسبی اسلامپ را 30 دقیقه پس از اختلاط در رابطه با دوز افزودنی نشان می دهد. تقریباً در همه موارد، ممکن است مشاهده شود که کمترین افت اسلامپ برای دوز ماده افزودنی بین 1 تا 1.2 درصد به دست می‌آید که نشان‌دهنده نقطه اشباع برای سیستم‌های افزودنی سیمان است. مقادیر منفی در شکل 5 نشان می دهد که کاهش پس از 30 دقیقه بیشتر از مقدار اولیه بوده است. همانطور که از آزمایش های سیالیت مشاهده شد، این مورد در مورد خمپاره های P-MV و تا حدی خمپاره های P-V است.

شکل 6 رابطه بین مقادیر اسلامپ و جریان را نشان می دهد. ممکن است مشاهده شود که برای اکثر مخلوط‌های سفت، اسلامپ تفاوت‌های زیادی را در قوام بین ملات‌ها نشان می‌دهد، در حالی که تفاوت‌های کمتری برای مقادیر اسلامپ برای افزایش مقادیر جریان به‌دست می‌آید.

در مورد بتن، روش اسلامپ نماینده سطح قوام برای مقادیر تا 60 درصد ارتفاع مخروط (18 سانتی متر) در نظر گرفته می شود. همین معیار اعمال شده در مورد ملات منجر به اسلامپ حداکثر 9 سانتی متری می شود. همانطور که می توان حتی برای نقاط پرت (P-S، O2-S و B-S 30m) اشاره کرد، نتایج به دست آمده را می توان به طور مداوم بر اساس این حد تقسیم کرد. استفاده از مینی مخروط آبرامز برای ملات های با قوام پلاستیکی کافی است، زیرا حساسیت بالاتری را برای تفاوت در این محدوده از مقادیر نشان می دهد و روش آزمایش جریان برای ارزیابی قوام ملات های سیال مناسب تر است.

3.2 حالت سخت شده

شکل 7 مقادیر چگالی را برای ملات های سخت شده نشان می دهد که در شرایط خشک سطح اشباع تعیین شده است. واضح است که استفاده از مواد افزودنی ممکن است باعث انسداد هوا و ایجاد تغییرات در چگالی ملات ها شود. همچنین می توان توجه داشت که به جز ملات های دارای افزودنی D، در همه موارد کاهش چگالی نسبت به ملات مرجع (16/2= P؛ 16/2=B؛ 15/2=O1؛ 16/2= O2= g/cm3) کمتر است. با افزایش دوز افزودنی قابل توجه است. این واقعیت را می توان با اثر خالص عوامل رقیب بهبود تراکم پذیری و افزایش محتوای هوا، ناشی از مخلوط توضیح داد.

شکل 8 مقادیر جذب آب 24 ساعته را نشان می دهد. در مورد ملات های مخلوط با سیمان P، جذب آب برای همه مخلوط ها بین 35 تا 70 درصد بیشتر از ملات مرجع افزایش می یابد (94/4 = P). مخلوط ملات مخلوط شده با سیمان O2، جدا از نوع ماده افزودنی مورد استفاده، در مقایسه با ملات مرجع (30/4 = O2)، جذب خود را تا 83 درصد افزایش می دهد. همانطور که در مورد چگالی، این به انسداد هوا ناشی از مواد افزودنی نسبت داده می شود که باعث ایجاد درشت منافذ و افزایش جذب آب می شود. از سوی دیگر، برای ملات‌های با نوع سیمان O1 و B، مقادیر جذب ملات‌های حاوی مواد افزودنی مشابه یا کمتر از ملات‌های مرجع بود (O1=5.27%؛ B=6.12%).

جدول 6 مقاومت فشاری و انحراف استاندارد مربوط به ملات ها را نشان می دهد که در روزهای 7، 28 و 90 تعیین شده است. نامگذاری شامل دوز مخلوط بر حسب وزن سیمان است. در اینجا می توان مشاهده کرد که سری O2-S-6 انحراف استاندارد بالایی را برای سه سن (7، 28 و 90 روز) نشان می دهد، در حالی که خمپاره های PS-15، PD-12، PD-15، PV-15 و P-MV -8، P-MV-12 و P-MV-15 انحراف استاندارد بالا را در 90 روز، و P-MD-5، در 28 روز نشان می دهند.

سری O2-S-6 انحراف استاندارد بالایی را در سه سن نشان می دهد. این نشان دهنده فشردگی ناکافی نمونه ها است. بنابراین یک تحلیل مقایسه ای قابل اعتماد در این مورد امکان پذیر نیست. آنچه که ممکن است مشاهده شود این است که مقاومت ملات O1-S به طور قابل توجهی بالاتر از ملات مرجع است و با افزایش سن تفاوت کاهش می یابد. این نتیجه همچنین به میزان کمتری برای خمپاره‌های P-V ارائه می‌شود، علی‌رغم سازگاری زیاد نشان داده شده در حالت تازه. به همین ترتیب، قدرت نسبی سری P-MD با سن تست کاهش می یابد.

برای تجزیه و تحلیل مطمئن تر از تأثیر مواد افزودنی بر مقاومت فشاری، تجزیه و تحلیل آماری از طریق مقادیر جفتی (ملات با افزودنی ملات مرجع) برای سه سن انجام شد. مقادیر p برای فرضیه صفر مقادیر میانگین برابر برای هر ملات حاوی مواد افزودنی و ملات مرجع مربوطه تعیین شد. جدول 7 نتایج به دست آمده برای این تحلیل را نشان می دهد. بنابراین می توان مشاهده کرد که ملات های O1-S و P-V یک مقدار p<0.05 را برای سه سن ارزیابی شده نشان می دهند، با شرایط یکسان برای P-MD در 7 و 90 روز.

از تجزیه و تحلیل آماری (جدول 7)، می توان دریافت که ملات های O1-S و P-V مقاومت فشاری قابل ملاحظه ای بالاتری نسبت به ملات های مرجع در سه سن نشان می دهند. این ممکن است به بهبود درجه تراکم تولید شده توسط افزودنی مورد استفاده و همچنین به دلیل اثر تسریع کننده مقاومت احتمالی SP ها در سیستم افزودنی سیمان نسبت داده شود. برعکس خمپاره های P-D نشان می دهد

مقاومت به طور قابل توجهی نسبت به ملات مرجع در سه سن پایین تر است. این را باید به انسداد هوا در سیستم افزودنی سیمان نسبت داد که با چگالی کم و جذب آب زیاد این ملات ها در حالت سخت شده مطابقت دارد. در مورد ملات O2-

S، ناسازگار P-ارزش برای سنین مختلف به دست آمد. بنابراین، تجزیه و تحلیل این نتایج ممکن نیست.

در نهایت، برای بقیه ملات‌ها، مقادیر p اجازه نمی‌دهد که فرضیه صفر را کنار بگذاریم، به‌عنوان مثال، هیچ تفاوت آماری معنی‌داری در مقاومت فشاری ناشی از ادغام این مواد افزودنی واقعاً قابل شناسایی نیست.

از سوی دیگر، قابل توجه است که در ملات هایی که جذب نسبت به ملات مرجع افزایش می یابد، تأثیری بر مقاومت فشاری مشاهده نشد. این واقعیت نیاز به انجام مطالعاتی را برای ارزیابی رفتار دوام در ارتباط با دوزهای SP نشان می دهد.

نتیجه گیری:

نتایج زیر را می توان از نتایج در حالت های تازه و سخت شده ملات های ساخته شده با سیمان پرتلند دوتایی و سه تایی (معمولی، ترکیبی و پوزولانی) و با استفاده از انواع مختلف فوق روان کننده (SPs) استخراج کرد.

اول، حداکثر سیالیت تقریباً همه SPها برای دوزهای بین 1-1.2٪، مستقل از ترکیب SP و نوع سیمان ارزیابی شده یافت شد.

علاوه بر این، روش جریان برای ارزیابی سیالیت ملات‌های با قوام سیال مناسب بود، در حالی که مخروط مینی آبرامز در مورد ملات‌هایی با قوام پلاستیکی حساسیت بیشتری نشان داد، و زمانی که اسلامپ کمتر از 9 سانتی‌متر بود مناسب بود.

علاوه بر این، افزایش جذب آب ملات افزودنی نسبت به ملات های مرجع در برخی از سیستم های افزودنی سیمان مشاهده شد. این واقعیت باید در هنگام تنظیم سیستم افزودنی کاهنده سیمان و آب در نظر گرفته شود، زیرا افزایش جذب از نظر رفتار دوام مخلوط ها دارد.

علاوه بر این، مقاومت فشاری ملات نشان می دهد که کاهنده آب می تواند باعث افزایش یا کاهش شود، حتی زمانی که سازگاری ارزیابی شده در حالت تازه خوب باشد.

در نهایت، اگرچه کارایی سیستم‌های افزودنی سیمان معمولاً بر اساس ارزیابی خواص تازه تنظیم می‌شود، تأثیر SPs بر روی خواص در حالت سخت شده از اثر ترکیبی انسداد هوا در حالت تازه و تأثیر درجه ناشی می‌شود. هیدراتاسیون سیمان در حالت سخت شده بنابراین، این خواص در حالت سخت شده اطلاعات ارزشمندی را برای انتخاب راحت‌ترین ترکیبات و نسبت‌های آنها فراهم می‌کنند. ثابت می کند که این روش ارزیابی بهتری در مقایسه با روش آزمایش رایج است که منحصراً در حالت تازه انجام می شود.

روان کننده بتن / کاهنده آب بتن Tiss R.300

این ماده افزودنی جهت کاهش آب به سیمان و افزایش روانی بتن با حفظ اسلامپ در زمان محدود استفاده می گردد.

روان کننده بتن Tiss R.300 با بالا بردن مقاومت فشاری و کارایی بتن جهت بتن ریزی های مسلح و غیر مسلح استفاده می گردد. دارای استاندارد ملی ایران 2-2930 ISIRI به شماره 7964069958 است.

فوق روان کننده بتن بر پایه پلی کربوکسیلات Tiss R.320 / فوق کاهنده آب / دیرگیر کننده بتن

فوق روان کننده و کاهند آب با خاصیت حفظ اسلامپ بتن است. از این محصول جهت ساختن بتن خود تراز شونده و بتن های خود متراکم شونده با حداقل آب به سیمان با حفظ اسلامپ می توان استفاده نمود. این افزودنی بهترین گزینه برای افزایش راندمان تولید در کارگاه های بتن پیش ساخته است.

مطابق با استاندارد ASTM C 494/C 494M TYPE G, EN 934-2, ISIRI 2930 Table 12.13

(فوق روان کننده بتن بر پایه پلی کربوکسیلات Tiss R.320)

ابر روان کننده بتن / کاهنده شدید آب / حفظ اسلامپ عالی Tiss.R310

افزودنی روان کننده و کاهنده شدید آب بر پایه پلی کربوکسیلات با خاصیت حفظ اسلامپ جهت بتن ریزی های حجیم که از ترک خوردن بتن و کاهش مقاومت آن جلوگیری می نماید کاهنده شدید آب مصرفی بتن حدود 35% با حفظ اسلامپ و افزایش کارایی بتن مصرف این افزودنی به اندازه چشم گیری پخش شدن ذرات سیمان را درون بتن بهبود می بخشد.

مطابق با استاندارد ASTM C 1017/C1017M, ASTM C 494/C494M TYPE F, EN 934-2, ISIRI 2930 Table3.4 

منابع:

https://www.redalyc.org

بازگشت به لیست